شعر در مورد اسم شبنم
شعر در مورد اسم شبنم ,شعر درباره اسم شبنم,شعر برای اسم شبنم,شعر در باره اسم شبنم,شعر با اسم شبنم,شعر درمورد اسم شبنم,شعر در مورد اسم شبنم,شعر با کلمه شبنم,شعر با کلمه ی شبنم,شعری در مورد اسم شبنم,شعری درباره اسم شبنم,شعری برای اسم شبنم,شعر درباره ی اسم شبنم,شعر در مورد نام شبنم,شعر درباره نام شبنم,شعر برای نام شبنم,شعر درباره نام شبنم,شعر با نام شبنم,شعر درمورد نام شبنم,شعر در مورد نام شبنم
در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد اسم شبنم برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید
نصیب سحر قحط شبنم مباد
نفس بی عرق بیحیا میدمد
شعر در مورد اسم شبنم
گل شبنم فروش این گلشن
سینه داغدار را ماند
شعر درباره اسم شبنم
انفالست شبنم این باغ
عرقی گل کن و گلاب فروش
شعر برای اسم شبنم
صبح شبنم کمین این چمنم
از نفس هم گداز میرسدم
شعر در باره اسم شبنم
شبنم انفعال خاصیتیم
همه آبست و خاک بنیادم
شعر با اسم شبنم
بال شوق رساتری نکشد
همچو شبنم سرشک ماست نگاه
شعر درمورد اسم شبنم
شبنم من بوصل گل چکند
که زچشم ترم جداست نگاه
شعر در مورد اسم شبنم
یکنفس بشکفته، یک دم زیسته
صبحدم، شبنم بر او بگریسته
شعر با کلمه شبنم
نشستم، تا رخم شبنم بشوید
نسیم صبحگاهانم ببوید
شعر با کلمه ی شبنم
در چشمه، بشوق جست ماهی
شبنم بنشست بر ریاحین
شعری در مورد اسم شبنم
به روشندلی، قطره شبنم است
به پاکیزگی، دامن مریم است
شعری درباره اسم شبنم
برانداخت بیچاره چندان عرق
که شبنم بر اردیبهشتی ورق
شعری برای اسم شبنم
از هر ورقش چو طاق خضرا
آویخته صد هزار شبنم
شعر درباره ی اسم شبنم
از خجلت روی لاله رنگت
شبنم زده گشت بوستانها
شعر در مورد نام شبنم
سر شبنم به آفتاب رسید
در ترقی همین تنزل ماست
شعر درباره نام شبنم
وصال آفتاب عالم افروز
نصیب شبنم شب زنده دارست
شعر برای نام شبنم
به قرب گلعذاران دل مبندید
وصیت نامه شبنم همین است
شعر درباره نام شبنم
کجا شبنم رسد در وصل خورشید
اگر بال وپرغیرت نباشد
شعر با نام شبنم
مگذاردرین سبزچمن شبنم خودرا
این آینه رازود ازین دامن ترگیر
شعر درمورد نام شبنم
به سنبل خاطر آشفته بخشید
به شبنم داد چشم اشکباری
شعر در مورد نام شبنم
روی گل زیر قطره شبنم
چون عرق کرد عارض دلدار
شعر در مورد اسم شبنم
بنشینی اگر مجال داری
بر خاک درش شبی چو شبنم
شعر درباره اسم شبنم
تا قطره شبنم سحرگاه
بر روضه وصل اوست غلتان
شعر برای اسم شبنم
از کششهای قطره شبنم
بر ورقها کشیده مسطر گل
شعر در باره اسم شبنم
گداز گوهر دل باده نابست شبنم را
نم چشم تحیر عالم آبست شبنم را
شعر با اسم شبنم
اگر دریا نگیرد خورده بر بیش و کم شبنم
زمغروری ندارند این گل اندامان غم شبنم
شعر درمورد اسم شبنم
اگر چه با گل دمساز می شود شبنم
چو صبح شد به فلک بار می شود شبنم
شعر در مورد اسم شبنم
درین حدیقه زنگار گون نمی ماند
به وصل مهر سرافراز می شود شبنم
شعر با کلمه شبنم
اگر ز دامن گل تکیه گاه سازندش
چو بوی گل به هوا باز می شود شبنم
شعر با کلمه ی شبنم
شبنم از روشندلی آیینه خورشید شد
ای کم از شبنم، تو هم آیینه را کن بی غبار
شعری در مورد اسم شبنم
با محیط عشق او دریا بر ما شبنم است
چشمه آبی چه باشد هفت دریا شبنم است
شعری درباره اسم شبنم
خنده او مرهم داغ جگر
گریه او شبنم باغ اثر
شعری برای اسم شبنم
من کیم یک شبنم از دریای بی پایان تو
گر رسد بویی از آن دریا به یک شبنم رواست
شعر درباره ی اسم شبنم
چیست شبنم یک نم از دریاست ناآمیخته
گر بیامیزی تو هم در بحر کل بی غم شوی
شعر در مورد نام شبنم
از شبنم عشق خاک آدم گل شد
شوری برخاست فتنه ای حاصل شد
شعر درباره نام شبنم
نه فکر غنچه بی اندیشه گل میکند شبنم
بمضمون گداز خود تأمل میکند شبنم
شعر برای نام شبنم
زسامان عرق (بیدل) خطش حسن دگر دارد
گهر در رشته موج رگ گل میکند شبنم
شعر درباره نام شبنم
اشتیاق صفحه رخسار شبنم زیب او
دامن گل را به شبنم آتشین بستر کند
شعر با نام شبنم
گلزار حسن شبنم خلق است تازه روی
از حسن خلق، شبنم گلزار خویش باش
شعر درمورد نام شبنم
عشق، خورشید و جهان شبنم بی بنیاد است
از صف آرایی شبنم چه خطر دارد عشق؟
شعر در مورد نام شبنم
تو رخ نمودی و عشاق را وجود نماند
که پیش چشمه خورشید روز شبنم نیست
شعر در مورد اسم شبنم
گل ورق راست کرده از شبنم
مهره آن ورق همه گهر است
شعر درباره اسم شبنم
خیز تا صبحدم فرو شوییم
گل رویین قدح به شبنم خم
شعر برای اسم شبنم
ترکان گل ز راوق شبنم شراب صرف
در جام لاله کرده و اندر کشیده اند
شعر در باره اسم شبنم
مانند آنکه بر رخ زیبا عرق چکد
بر روی سرخ لاله ز شبنم فتاده رش
شعر با اسم شبنم
ز شبنم فرو هشت نسرین حمایل
ز سنبل بر افگند سوسن کلاله
شعر درمورد اسم شبنم
بر روی گل طراوت شبنم نگاه کن
همچون به زر سرخ بر اندوده زیبقی
شعر در مورد اسم شبنم
ادبگاه محبت ناز شوخی برنمیدارد
چو شبنم سر بمهر اشک میبالد نگاه آنجا
شعر با کلمه شبنم
از اشک توان محرم رسوائی ما شد
شبنم همه جا آئینه دار است سحر را
شعر با کلمه ی شبنم
تا جرعه کش ساغر سرشار گدازیم
شبنم صفت از عالم آب است دل ما
شعری در مورد اسم شبنم
چون صبح بی غبار نفس زنده ایم و بس
شبنم صفاست آئینه امتحان م
شعری درباره اسم شبنم
از حسرت گلزار تماشای تو آبست
چون شبنم گل آینه در آینه دانهاا
شعری برای اسم شبنم
شبنم از روشندلی آیینه خورشید شد
ای کم از شبنم تو هم آیینه را پرداز ده
شعر درباره ی اسم شبنم
نازک دلان باغ تو چون شبنم سحر
بر روی برگ گل شکنند آبگینه ها
شعر در مورد نام شبنم
همچو شبنم نیست در آشوب گاه این چمن
گوشه امنی بغیر از دیده حیران مرا
شعر درباره نام شبنم
تلاش ما چو سحر شبنم حیا پرداخت
عرق شد آینه آخر نفس گداخته را
شعر برای نام شبنم
گداز گوهر دل باده نابست شبنم را
نم چشم تحیر عالم آبست شبنم را
شعر درباره نام شبنم
حیا بال هوس را مانع پرواز میگردد
نگه در دیده (بیدل) موجه آبست شبنم را
شعر با نام شبنم
بچاک جیب سحر فکر بخیه بر باد است
گسسته اند چو شبنم زهم رفوی ترا
شعر درمورد نام شبنم
همچو شبنم درین چمن محو است
به نم چشم آب و دانه ما
شعر در مورد نام شبنم
از شبنم سحر سبق شرم برده ایم
هستی عرق شد از نفس ناسپاس ما
شعر در مورد اسم شبنم
این چمن یارب بخون غلطیده بیداد کیست
کرد حیرانی چو شبنم چشم قربانی مرا
شعر درباره اسم شبنم
درین گلشن نقابی نیست غیر از شرم پیدائی
بعریانی همان جوش عرق پوشید شبنم را
شعر برای اسم شبنم
حیرتیم اما بوحشتها هم آغوشیم ما
همچو شبنم با نسیم صبح همدوشیم ما
شعر در باره اسم شبنم
حیرت سجود معبد راز محبتیم
غیر از گداز نیست چو شبنم وضوی ما
شعر با اسم شبنم
گل ز شبنم، شبنم از گل یافت چندین آب و تاب
ساده لوحان جهان آیینه یکدیگرند
شعر درمورد اسم شبنم
به پیری گریه کن کائینه صبح
برای عرض شبنم آفریدند
شعر در مورد اسم شبنم
جام نرگس گرمی شبنم بشوخی آورد
پیش چشمت نیست غیر از حلقه چشم پراب
شعر با کلمه ی شبنم
بگلشنی که حیا شبنم بهار تو بود
گداخت آینه چندانکه شد چمن مهتاب
شعر با کلمه شبنم
همچون شبنم اشک ما آئینه آهست و بس
بر هوا ختم است اینجا وحشت مجنون آب