اشعار مهدی فرجی
شعر مهدی فرجی,شعر مهدی فرجی برای شفیعی کدکنی,شعر مهدی فرجی جدید,شعر مهدی فرجی برای امام رضا,شعر مهدی فرجی,اشعار مهدی فرجی,اشعار مهدی فرجی عاشقانه,اشعار مهدی فرجی جدید,شعر امام رضا مهدی فرجی,اشعار مهدی فرجی Pdf,شعر جدید از مهدی فرجی,جدید ترین شعر مهدی فرجی,شعر های مهدی فرجی,شعر از مهدی فرجی,شعر عاشقانه مهدی فرجی,اشعار مهدی فرجی,نقد اشعار مهدی فرجی,گلچین اشعار مهدی فرجی,اشعار عاشقانه مهدی فرجی,اشعار عاشقانه ی مهدی فرجی,جدید ترین اشعار مهدی فرجی,اشعار جدید از مهدی فرجی,دانلود اشعار مهدی فرجی Pdf,اشعار مهدی فرجی,اشعار مهدی فرجی عاشقانه,اشعار مهدی فرجی جدید,اشعار مهدی فرجی Pdf,اشعار مهدی فرجی,شعر مهدی فرجی,شعر مهدی فرجی جدید,نقد اشعار مهدی فرجی,شعر مهدی فرجی برای امام رضا,گلچین اشعار مهدی فرجی,اشعار عاشقانه مهدی فرجی,اشعار عاشقانه ی مهدی فرجی,جدید ترین اشعار مهدی فرجی,اشعار جدید از مهدی فرجی,دانلود اشعار مهدی فرجی Pdf,شعر مهدی فرجی,اشعار جدید مهدی فرجی,مجموعه اشعار مهدی فرجی,بهترین اشعار مهدی فرجی,اشعار ناب مهدی فرجی,شعر مهدی فرجی برای شفیعی کدکنی,شعر امام رضا مهدی فرجی,شعر جدید از مهدی فرجی,جدید ترین شعر مهدی فرجی,نقد شعر مهدی فرجی,نقد شعر های مهدی فرجی
در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد مهدی فرجی برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید
می بینی ام وقتی به مویم برف غم باشد
روزی که پشتم مثل پشت کوه خم باشد
شعر مهدی فرجی
چشم وا کردم و دیدم خبر از رویا نیست
هیچ کس این همه اندازه ی من تنها نیست
شعر مهدی فرجی برای شفیعی کدکنی
تو که کوتاه و طلایی بکنی موها را
منِ شاعر به چه تشبیه کنم یلدا را؟
شعر مهدی فرجی جدید
خدا دارد چه چیزی بر سرم می آورد ری را؟
هوای عید با خود بوی غم می آورد ری را
شعر مهدی فرجی برای امام رضا
مثل تو هرکس آشنایی در سفر دارد
مانند من، مانند من چشمی به در دارد
شعر مهدی فرجی
عمری مرا به حسرت دیدن گذاشتی
بین رسیدن و نرسیدن گذاشتی
اشعار مهدی فرجی
کجا به من رسیده ای کجای این زمان؟
که شور عشق مرده در من ای عزیز جان!
اشعار مهدی فرجی عاشقانه
دنبال من میگردی و حاصل ندارد
این موج عاشق کار با ساحل ندارد
اشعار مهدی فرجی جدید
کسی مسافرِ این آخرین قطار نشد
کسی که راه بیندازمش سوار نشد!
شعر امام رضا مهدی فرجی
پریدی از من و رفتی به آشیانه ی کی ؟
بگو کجایی و نوک میزنی به دانه ی کی ؟
اشعار مهدی فرجی Pdf
نم باران نشسته روی شعرم دفترم یعنی …
نمیبینم تو را ابری ست در چشم ترم یعنی
شعر جدید از مهدی فرجی
آهو ندیده ای که بدانی فرار چیست
صحرا نبوده ای که بفهمی شکار چیست
جدید ترین شعر مهدی فرجی
من مدتی ست ابر بهارم برای تو
باید ولم کنند ببارم برای تو
شعر های مهدی فرجی
مرا بی شعر در ذهنت مجسم کن! نمی خندی؟
تو وقتی نیستی این مرد کم می آورد ری را
شعر از مهدی فرجی
در سربزیری حاجتی دارد که میخواهد
روی زمین تا تکّه نانی دید بردارد
شعر عاشقانه مهدی فرجی
یک آسمان پرندگیام دادی و مرا
در تنگنای «از تو پریدن» گذاشتی
اشعار مهدی فرجی
به سمت خلوت میانه سالی ام نیا
در ازدحام کوچه ی جوانی ات بمان
نقد اشعار مهدی فرجی
باید ببندم کوله بار رفتنم را
مرغ مهاجر هیچ جا منزل ندارد
گلچین اشعار مهدی فرجی
چقدر گل که به گلدان خالی ام نشکفت
چقدر بی تو زمستان شد و بهار نشد
اشعار عاشقانه مهدی فرجی
هوای گریه که تنگ غروب زد به سرت
پناه می بری از غصه ها به شانه ی کی ؟
اشعار عاشقانه ی مهدی فرجی
سرم داغ است یک کوره تبم انگار
فقط یکریز میگردد جهان دور سرم یعنی …
جدید ترین اشعار مهدی فرجی
باید سقوط کرد و همین طور ادامه داد
دریا نرفته ای بچشی آبشار چیست
اشعار جدید از مهدی فرجی
این روزها پر از هیجان تغزّلم
چیزی به جز ترانه ندارم برای تو
دانلود اشعار مهدی فرجی Pdf
شب بی شعر، چای سرد، عید تلخ، راه دور
بد تقدیر دارد پشت هم می آورد ری را
به جان تو ملالی نیست غیر از «نیستی پیشم»
و اینکه غصّه فکر دم به دم می آورد ری را!!!
اشعار مهدی فرجی
کجای زندگی لنگ است وقتی من نمیخوانم
جهان چیزی مگر بی شعر کم می آورد ری را؟
تورا مشغول بودم،قوری چینی خودش را کشت
دوباره زهر جای چای دم می آورد ری را
اشعار مهدی فرجی عاشقانه
اشکیست اشک او که میگویند یاقوت است
آهیست آه او که میگویند اثر دارد
من اشکهایی داشتم، تنها خودم دیدم
شاید فقط آیینه از دردم خبر دارد
اشعار مهدی فرجی جدید
من بغضهایی را فرو بردم که ترسیدم
از رازهای سربهمُهری پرده بردارد
یک عمر در خود ریختم تنهاییِ خود را
انگار کن کوهی که آتش بر جگر دارد
اشعار مهدی فرجی Pdf
انگار کن آتشفشانی در سرم دارم
روزی مرا بیدار کن اما خطر دارد
دلشورهیی دارم، گمانم ماهیِ سرخی
در عمق دریایی به قلّابی نظر دارد …
اشعار مهدی فرجی
وقتی که آب و دانه برایم نریختی
وقتی کلید در قفس من گذاشتی
امروز از همیشه پشیمانتر آمدی
دنبال من بنای دویدن گذاشتی،
شعر مهدی فرجی
من نیستم… نگاه کن; این باغ سوخته
تاوان آتشی است که روشن گذاشتی
گیرم هنوز تشنهی حرف تواَم ولی
گوشی مگر برای شنیدن گذاشتی؟
شعر مهدی فرجی جدید
آلوچههای چشم تو مثل گذشتهاند
اما برای من دل چیدن گذاشتی؟
حالا برو، برو که تو این نان تلخ را
در سفرهای به سادگی من گذاشتی
نقد اشعار مهدی فرجی
من خام بودم، داغ دوری پخته ام کرد
عمری که پایت سوختم قابل ندارد
من عاشقی کردم تو اما سرد گفتی:
از برف اگر آدم بسازی دل ندارد
شعر مهدی فرجی برای امام رضا
باشد ولم کن باخودم تنها بمانم
دیوانه با دیوانه ها مشکل ندارد
شاید به سرگردانی ام دنیا بخندد
موجی که عاشق میشود ساحل ندارد
گلچین اشعار مهدی فرجی
من و تو پای درختان چه قدر ننشستیم!
چه قلبها که نکندیم و یادگار نشد
چه روزها که بدون تو سالها شد و رفت
چه لحظه ها که نماندیم و ماندگار نشد
اشعار عاشقانه مهدی فرجی
همیشه من سرِ راهِ تو بودم و هربار
کنار آمدم و آمدم کنار، نشد!
قرار شد که بیایی قرار من باشی
دوباره زیر قرارت زدی!؟ قرار نشد…
اشعار عاشقانه ی مهدی فرجی
شبی که غمزده باشی تو را بخنداند
ادای مسخره و رقص ناشیانه ی کی ؟
اگر شبی هوس یک هوای تازه کنی
فرار کنی از خانه با بهانه ی کی ؟
جدید ترین اشعار مهدی فرجی
تو مست میشوی از بوی بوسه ی چه کسی ؟
تو دلخوشی به غزل های عاشقانه ی کی ؟
اگر کمی نگرانم فقط به خاطرِ این
که نیمه شب نرساند تو را به خانه یکی … !
اشعار جدید از مهدی فرجی
تو را از من جدا کردند و پشت میله ها ماندم
تمام هستی ام نابود شد بال و پرم یعنی …
نشستم صبح و ظهر و عصر در فکرت فرو رفتم
اذان گفتند و من کاری نکردم کافرم یعنی ؟!…
دانلود اشعار مهدی فرجی Pdf
تن تو موطن من بوده پس در سینه پنهان کن
پس از من آنچه میماند بجا خاکسترم یعنی …
نشستم چای خوردم شعر گفتم شاملو خواندم
اگر منظورت این ها بود … خوبم … بهترم یعنی !!…
شعر مهدی فرجی
پیش من از مزاحمت بادها نگو
طوفان نخورده ای که بفهمی قرار چیست
هی سبز در سفیدی چشمت جوانه زد
یک بار هم سوال نکردی بهار چیست
اشعار جدید مهدی فرجی
در خلوتت به عاقبتم فکر کرده ای؟
خُب…کیفر صنوبرِ بی برگ و بار چیست؟
روزی قرار شد برسیم آخرش به هم
حالا بگو پس از نرسیدن قرار چیست؟
مجموعه اشعار مهدی فرجی
جان من است و جان تو، امروز حاضرم
این را به پای آن بگذارم برای تو
از حد «دوست دارمت» اعداد عاجزند
اصلاً نمی شود بشمارم برای تو
این شهر در کشاکش کوه و کویر و دشت
دریا نداشت دل بسپارم برای تو
بهترین اشعار مهدی فرجی
من ماهی ام تو آب، تو ماهی من آفتاب
یاری برای من تو و یارم برای تو
با آن صدای ناز برایم غزل بخوان
تا وقت مرگ حوصله دارم برای تو
اشعار ناب مهدی فرجی
می گویم از روزی که خوردم حرفهایم را
ترجیح میدادم که نانم در قلم باشد
روزی که گریان از خیابان آمدی گفتی
نفرین به شهری که سگی در هر قدم باشد
شعر مهدی فرجی برای شفیعی کدکنی
یادت می آرم گفتی امید بهاری نیست
وقتی زمستان و زمستان پشت هم باشد
آن روز وقتی سروهای سبز را دیدیم
شکرخدا شب رفته باید صبحدم باشد
شعر امام رضا مهدی فرجی
چای از دهان افتاد ول کن شاید آن فرصت
روزی برای کودکانت مغتنم باشد
میخواستم از بوسه بنویسم هراسیدم
توی کتابم بیتی از این شعر کم باشد
شعر جدید از مهدی فرجی
بی تو این خانه چه سلول بزرگی شده است
که دگر روشنی از پنجره اش پیدا نیست
جدید ترین شعر مهدی فرجی
مرگ؛ آن قسمت دوری که به ما نزدیک است
عشق؛ این فرصت نزدیک که دور از ما نیست
چشم در چشم من انداخته ای می دانی
چهره ای مثل تو در آینه ها زیبا نیست
نقد شعر مهدی فرجی
هیچ دیوانه ای آن قدر که من هستم نیست
چون که اینگونه شبیه تو کسی شیدا نیست
مردم سر به هوا را چه به روشن بینی!؟
ماه را روی زمین دیده ام آن بالا نیست
نقد شعر های مهدی فرجی
مثل یک کودک مبهوت که مجبور شود
تا به نقاشی اش آبی نکشد دریا را
حرف را می شود از حنجره بلعید و نگفت
وای اگر چشم بخواند غمِ نا پیدا را
شعر مهدی فرجی
عطر تو شعر بلندی است رها در همه سو
کاش یک باد به کشفت برساند ما را
تو همانی که شبی پر هیجان می آیی
تا فراری دهی از پنجره ها سرما را
شعر مهدی فرجی برای شفیعی کدکنی
فال می گیرم و می خوانی و من می خندم
بنشین چای بخور خسته نباشی یارا!
شعر مهدی فرجی جدید
بنشین برایت حرف دارم در دلم غوغاست
وقتى که شاعر حرف دارد آخر دنیاست
شاعر بدون شعر یعنى لال! یعنى گنگ
در چشم هاى گنگ اما حرف دل پیداست
شعر مهدی فرجی برای امام رضا
با شعر حق انتخاب کمترى دارى
آدم که شاعر مى شود تنهاست یا تنهاست
هرکس که شعرى گفت بى تردید مجنون است
هر دخترى را دوست مى دارد بدان لیلاست
شعر مهدی فرجی
هر شاعرى مهدى ست یا مهدى ست یا مهدى ست
هر دخترى تیناست یا ساراست یا رى راست
پروانه ها دور سرش یکریز مى چرخند
از چشم آدم ها خل است از دید من شیداست
اشعار مهدی فرجی
در وسعتش هر سینه داغ کوچکى دارد
دریا بدون ماهى قرمز چه بى معناست
دنیا بدون شاعر دیوانه دنیا نیست
بى شعر، دنیا آرمانشهر فلاطون هاست
اشعار مهدی فرجی عاشقانه
من بى تو چون دنیاى بى شاعر خطرناکم
من بى تو واویلاست دنیا بى تو واویلاست
تو نیستى وآه پس این پیشگویى ها
بیخود نمیگفتند فردا آخر دنیاست
اشعار مهدی فرجی جدید
تو نیستى و پیش من فرقى نخواهد کرد
که آخر پاییز امروز است یا فرداست
یلداى آدم ها همیشه اول دى نیست
هرکس شبى بى یار بنشیند شبش یلداست
شعر امام رضا مهدی فرجی
نمی گویم برایت شعر، آن جوری که می خواهی
نمی بینی در این آیینه منظوری که می خواهی
خودم فرهادم اما حیف! شیرین نیستی، تلخی
نمک دارم! ولی این نیست آن شوری که می خواهی
اشعار مهدی فرجی Pdf
پَری ها سهم ماهیگیر بدبخت اند و شرمنده
نمی اندازدت تقدیر در توری که می خواهی
به هر تاکی رسیدی مست بودی و نفهمیدی
که پشت پیچ و خم ها مانده انگوری که می خواهی
شعر جدید از مهدی فرجی
چه مردانی که با یک جذبه ی خود کشته ای اما
نمی بینی سرِ این دار، منصوری که می خواهی
کسی دیگر نمانده، تکیه گاه آخرت هستم
نمی خواهی مرا این بار مجبوری که می خواهی
جدید ترین شعر مهدی فرجی
دوباره کوله بارِ بسته یعنی می روی، باشد
دلم را پس بده آن وقت هر گوری که می خواهی…
شعر های مهدی فرجی
بگذار بگذرد همه چیز آن چنان که هست
دنیا همین که بوده و دنیا همان که هست
پای سفر که پیش بیاید مسافریم
آدم هراس جاده ندارد جوان که هست
شعر از مهدی فرجی
تا هرچه دور پشت مرا گرم می کند
مثل تو دست همسفری مهربان که هست
اصلا بدون مشکل شیرین نمی شود
در راه دست کم دو سه تا امتحان که هست
شعر عاشقانه مهدی فرجی
گاهی برای ما خود این راه مقصد است
یک جاده با فراز و نشیب آن چنان که هست
حالا اگر چراغ نداریم بی خیال
فانوس شعرهای تو در دستمان که هست
اشعار مهدی فرجی
خواب دو جفت بال و پر سبز دیده ام
پاهای مان شکسته، ولی آسمان که هست
نقد اشعار مهدی فرجی
قناریانه اگر می وزد ترانه ی من
به شوق توست، تو ای آخرین بهانه ی من
حیاط را همه گل کاشتم که بو ببری
بزن به جاده ی شب بو، بیا به خانه ی من
گلچین اشعار مهدی فرجی
اگر به خانه ی من آمدی چراغ نیار
که ماه قهر کند باز از آشیانه ی من
درخت های سپیدار، سر به شانه ی هم
نگاهشان کن و بگذار سر به شانه ی من
اشعار عاشقانه مهدی فرجی
من و تو ایم جهان؛ بی نهایت و زیبا
جهان اگر افق توست تا کرانه ی من
من از قبیله ی صیاد های خوشبخت ام
کسی به جز تو نزد لب به آب و دانه ی من
اشعار عاشقانه ی مهدی فرجی
به راه سادگی و جاده ی خیال بزن
که می رسی به غزل های عاشقانه ی من
جدید ترین اشعار مهدی فرجی
فکرش نباش مال کسی جز تو نیستم
دیگر به فکر هم نفسی جز تو نیستم
عشق تو خواست با تو عجینم کند که کرد
وقتی به عمق من برسی جز تو نیستم
اشعار جدید از مهدی فرجی
بعد از چقدر این طرف و آن طرف زدن
فهمیده ام که در هوسی جز تو نیستم
یک آسمان اگر چه به رویم گشوده است
من راضی ام که در قفسی جز تو نیستم
دانلود اشعار مهدی فرجی Pdf
حالا خیالم از تو که راحت شود عزیز
دیگر به فکر هیچ کسی جز تو نیستم
اشعار مهدی فرجی
همین که خواستم از آخرین قفس بپرم
رسید نامه ی سنگت چه ناگهان به پرم
هنوز چشم به راهم که باز لطف کنی
هنوز منتظر نامه های سنگ ترم
اشعار مهدی فرجی عاشقانه
بهار آمد ماندم ، پرنده ها رفتند
پرنده ها که بیایند راهی سفرم
بلا که همیشه بد نیست راستی دیدی
تو آن بلای قشنگی که آمدی به سرم
اشعار مهدی فرجی جدید
من و تو ما شده بودیم اگر نفهمیدیم
منم که می گذری یا تویی که می گذرم